خدا را تنها زمانی خواهی شناخت که خداوند برایت مسئله مرگ و زندگی باشد، نه یک پرسش یا کنجکاوی. زمانی که تمام زندگی تو به همین یک پرسش وابسته باشد، تنها آن وقت است که خدا را درک میکنی ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
تمام نقش های تو در زندگی برای تو یک چهره میسازد، اما تو هیچکدام از چهرهها و نقشهایت نیستی. اگر چهره بسازی، آنگاه چهره کاذب دیگری ساختهای که باز هم حقیقی نیست ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
اگر بتوانی به یک گل سرخ نگاه کنی و فقط به آن بنگری، بر آن نامی ننهی و فقط با آن بمانی، آنگاه مراقبه کردهای ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
تفکر٬ تنها قادر است درباره شناخته شده ها بیندیشد، شناخته ها همواره کهنهاند، بنابراین تفکر هرگز اصیل نیست ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
حقیقت، زمزمهای است که تنها وقتی آنرا خواهی شنید که مطلقا نباشی، پس حقیقت در غیاب تو حضور دارد ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
تسلیم باش، تنها زمانی که تسلیم باشی میتوانی در ناشناختهها قدم بگذاری و شناختهها را ترک کنی ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
عادت خوب و بد وجود ندارد، زیرا هر عادتی بد است. اگر واقعا مایلی انسان باشی، از تکرار بیرون بیا ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
تمامی نگرانی های بشر به خاطر زندگیست. وقتی روزی خواهی مرد چرا باید نگران باشی؟ ...
?????؟؟؟؟؟?????؟؟؟؟؟
?????؟؟؟؟؟
نگاه کن یعنی فکر نکن، اگر فکر کنی دیگر نگاه نیست. آنوقت همه چیز را آلوده میکنی ...